روابط عمومی شرکت آب منطقه ای اصفهان منتشر کرد ؛
امروزه شاهد برهم خوردن تعادلهای اکولوژیکی و عدم تعادل بین منابع و مصارف آب در پهنههای وسیعی از کشور هستیم. افزایش فاصله میان منابع و مصارف آب در حوضه های آبریز کشور به خصوص حوضه آبریز زاینده رود و پیدایش وضعیت کنونی را باید در عوامل مختلفی (اعم از طبیعی یا مردم ساز) جستجو کرد. به جرات می توان گفت تأثیرات انسانی بر تبادلات و فرایندهای آبی حوضه آبریز زاینده رود بیشترین تأثیر را در بروز ناتعادلی داشته است. نگاه بخشی نگر در تصمیم گیری های حوضه زاینده رود در هر سه بعد جغرافیائی، مدیریتی و فنی مهندسی شرایط رقابت برای بهره برداری هرچه بیشتر از منابع آب مشترک حوضه را فراهم ساخته و این رقابت به قیمت اتلاف آب در جهت ایجاد حقوق جدید با شدت تمام ادامه دارد. در این راستا برخی افراد بی اطلاع و یا حتی افراد سودجو و منفعت طلبی نیز پا به عرصه فضاهای موثر بر افکار عمومی گذاشته و با ارائه آمار و ارقام اشتباه و یا مهندسی شده و با شعار حفاظت از محیط زیست و منابع آب، بستر لازم را برای رسیدن به اهداف سودجویانه، حتی به قیمت ایجاد شکاف و اختلاف بین اقوام ساکن در کشور، فراهم می سازند. در این زمینه مطالب مختلفی توسط برخی از گروه ها در فضای مجازی منتشر می شود که ضروری است برای روشن ساختن افکار عمومی به مواردی از آنها به طور خلاصه پرداخته شود.
الف-استان اصفهان، استان پهناوری است که عمده بخشهای شرقی و شمال شرقی آن در زمره نواحی خشک و فراخشک قرار دارد. کویر ها و مناطق بیابانی مانند ورزنه، اردستان، نائین، انارک، مرنجاب، خور و بیابانک، جندق و .... با بارش کمتر از 100 میلیمتر با پراکنش زمانی چند سال یکبار از پدیده های طبیعی و شاخص اقلیم فراخشک در این منطقه است. بدیهی است شرایط دشوار اقلیمی در این مناطق شکل گیری سکونت گاههای انسانی را با دشواری مواجه ساخته به طوری که حدود دو سوم از مساحت استان اصفهان تراکم جمعیتی کمتر از 30 نفر در هر کیلومتر مربع را دارا است. اما استان اصفهان تنها شامل نواحی بیابانی نیست و نواحی شمال غرب، غرب و جنوب استان در مجاورت ارتفاعات بلند زاگرس واقع شده و برخی از مناطق آن به طور میانگین بیش از 1500 میلیمتر بارش در سال را دریافت کرده و سرچشمه رودهای مهمی چون زاینده رود، آب ونک، ماربر، کاسگان، یلان ، گلپایگان و ... می باشند. تراکم جمعیتی این مناطق بیش از 100 نفر در هر کیلومتر مربع و تراکم جمعیتی جلگه میانی استان که از خاک حاصلخیزی نیز برخوردار بوده و طی هزاران سال از طریق آب زاینده رود مشروب می شده اند بین 300 تا 500 نفر در هر کیلومتر مربع رسیده است. بنابراین پراکندگی نامتوازن بارش و وجود عرصه های وسیع کویری استان باعث شده تا براساس آمار رسمی متوسط بارش در این استان حدود 160 میلیمتر در سال گزارش گردد این در حالی است که میزان متوسط بارش نواحی جمعیتی بخش های میانی و غربی استان بیش از 300 میلیمتر در سال بوده و لذا اطلاق بارش 95 میلیمتر برای استان اصفهان که در برخی فضا های مجازی عنوان می گردد برای استان اصفهان از پشتیبانی علمی کافی برخورد دار نیست.
ب-در خصوص کشت برنج در استان نیز بزرگنمائی های متعددی شده است. به گواه طومار تاریخی شیخ بهائی و اسناد غیر قابل انکار موجود، کشت محدود برنج در حاشیه رودخانه زاینده رود در حد فاصل روستای چم طاق تا نجف آباد سبقه تاریخی داشته است. اگرچه بسیاری سعی نموده اند تا با بزرگنمائی آن و ارائه ارقام 20 هزار هکتار یا 8 هزار هکتار و ...، کشت برنج را به عنوان یکی از عوامل مهم خشک شدن رودخانه زاینده رود عنوان کنند، اما واقعیت این است که کشت برنج در سالهای اخیر کمتر ازچهار هزار هکتار بوده و به استناد گزارش مرکز پژوهشهای فضائی ایران، کشت برنج در استان اصفهان به کمتر از 2600 هکتار رسیده است. آمار منتشر شده از سوی جهاد کشاورزی استان اصفهان کشت برنج در سال گذشته این استان را کمتر از 600 هکتار نشان داده است. برای مقایسه بد نیست بدانیم کشت برنج در برخی از استانهای هم جوار در برخی سالها در عرصه هایی به مساحت 130 هزار هکتار و به طور متوسط بیش از 80 هزار هکتار همچنان از رونق بالائی برخوردار است.
ج-یکی دیگر از بزرگنمائی های که در خصوص مصرف آب در استان اصفهان به عمل می آید، مقادیر آب مصرفی در صنایع و فضای سبز می باشد. بر اساس آمار تائید شده کل مصرف آب بخش صنعت از محل آب سطحی کمتر از 120 میلیون متر مکعب است که در سالیان اخیر به دلیل خشکی رودخانه زاینده رود و همینطور اجرای سیستم های بازچرخانی آب در صنایع بزرگ، این عدد به کمتر از 65 میلیون متر مکعب در سال رسیده است. لازم به ذکر است کل آب تحویلی به بخش صنعت در سال آبی گذشته (96-97) که سال خشکی محسوب میشود کمتر از 49 میلیون متر مکعب بوده است. در خصوص فضای سبز شهر اصفهان نیز مجموع فضای سبز باغ شهر اصفهان در مقطع ابلاغ قانون توزیع عادلانه آب (سال 1361) بیش از 11 هزار هکتار بوده که در پی خشکی اخیر رودخانه زاینده رود، میزان عرصه فضاهای سبز به کمتر از 4 هزار هکتار کاهش یافته است.
د-مساحت عرصه های کشاورزی در این استان از موارد مورد بحث دیگری است که مغرضانه مورد هجمه قرار میگیرد. حوضه زاینده رود شاید از معدود حوضه های آبی کشور باشد که به دلیل بسته بود حوضه و باز چرخانی چندباره آب و به لطف احداث شبکه های آبیاری مدرن منطبق بر شبکه های سنتی آب (سیستم توزیع آب از طریق مادی ها و بر اساس طومار شیخ بهائی)، از بیشترین راندمان آبیاری برخوردار بوده به طوری که محققین علوم مهندسی آب معتقدند راندمان آب در حوضه زاینده رود بیش از 75 درصد می باشد. از طرف دیگر بر اساس اسناد غیر قابل انکار قانونی، مناطق جلگه ای اصفهان از حقوق برداشت آب برای عرصه های کشاورزی به وسعت بیش از 80 هزار هکتار برخوردارند که متاسفانه در سالهای اخیر امکان تامین آب این عرصه ها به طور کامل فراهم نشده است و لذا شایعه مصارف جدید آب در بخش کشاورزی مناطق پایاب اصفهان به روش غرقابی با حداقل راندمان بدور از واقعیات های علمی است.
ه-متاسفانه در برخی گزارشات عنوان می شود که اصفهان از طریق طرح های کوهرنگ 1 و 2 و ... 800 میلیون آب از منابع آبی استان چهارمحال و بختیاری را برداشت می کند و عنوان میکنند که قرار است آب بیشتری (تا 5 میلیارد متر مکعب در سال!) را هم از طریق طرح های انتقال آبی مانند چشمه لنگان، خدنگستان، بهشت آباد، تونل گلاب، خرسان، و ... برداشت کند.واقعیت این است که در حال حاضر طرح های کوهرنگ یک و کوهرنگ دو و چشمه لنگان و خدنگستان در دست بهره برداری بوده و مجموع آب انتقالی این طرح ها قریب به 570 میلیون متر مکعب در سال است. از بین این طرح ها، کوهرنگ یک و دو در استان چهارمحال بختیاری آبگیری شده و نقطه تحویل آب این دو تونل نیز در محل همان استان می باشد. از مجموع آب انتقالی این دو تونل (حدود 450 میلیون متر مکعب) 260 میلیون در استان چهارمحال و بختیاری به مصرف کشاورزی و شرب استان یاد شده رسیده و مابقی (حدود 310 میلیون با احتساب آب چشمه لنگان و خدنگستان) صرف مصرف شرب اصفهان بزرگ، یزد، کاشان و 14 شهرستان دیگر این منطقه میگردد. بنابراین اولا طرح های چشمه لنگان و خدنگستان هم اکنون نیز در دست بهره برداری است و با احتساب آنها 570 میلیون آب منتقل میگردد، ثانیا طرح یا پروژه ای جهت انتقال آب از خرسان به مناطق مرکزی اصفهان وجود ندارد، ثالثا تخصیص طرح بهشت آباد که همچنان در دست مطالعه است، از کسر سهمیه آب استان از حوضه کارون (واقع در استان اصفهان) تامین شده است. همچنین در فضاهای مجازی بسیار سعی میگردد تا تونل گلاب را یک طرح انتقال آب بین حوضه ای از کارون به زاینده رود القا نمایند که با حقیقت همخوانی ندارد. تونل گلاب بخشی از سامانه تامین آب اصفهان و کاشان بوده و در منطقه اصفهان به عنوان یک سیستم پدافند غیر عامل در دستور کار قرار دارد. محل آبگیری این تونل محل تحویل آن در داخل حوضه زاینده رود و در داخل استان اصفهان واقع شده و اصولا طرح انتقال آب نبوده و بارگذاری جدیدی بر منابع آب کارون یا چهارمحال و بختیاری و حتی رودخانه زاینده رود نیز محسوب نمی گردد. در آخر لازم به ذکر است طرح های کوهرنگ 3 و بهشت آباد اگر به مرحله اجرا برسند مجموع انتقال آب از کارون به فلات مرکزی را به میزان 950 میلیون متر مکعب خواهد رساند که همانطور که پیشتر گفته شد بخش عمده ای از آن در استانهای یزد و چهارمحال و بختیاری و همینطور شهرهای کاشان و دلیجان و سایر مناطق ایران مرکزی به مصرف خواهد رسید و ذکر برداشت 5 میلیارد متر مکعب از منابع آبی چهارمحال و بختیاری دروغی بیش نبوده و فاقد مستندات فنی است.
ی-در خصوص مصرف آب در صنایع فولاد و شالیزارهای محدود اصفهان نیز مطالب به دور از واقعیت زیادی ارائه می شود. بد نیست بدانیم که مساحت اراضی زیرکشت برنج در مناطق میانی استان با مجموع تبخیر 2500 میلیمتر در سال کمتر از 2600 هکتار (و در سال آبی 97-98 کمتر از 600 هکتار) است. متوسط عملکرد برنج در این استان 6 تن در هر هکتار می باشد. اگرچه با توجه به شیوه کاشت برنج در این استان، سازمان جهاد کشاورزی معتقد است مصرف آب برنج در هر هکتار 12 هزار مترمکعب است اما با توجه به عدد نرم مصرف آب این محصول در کشور (هر هکتار حدود 22000 متر مکعب در سال) آب مصرفی به ازای تولید هر یک کیلو گرم برنج در استان اصفهان تنها حدود 3700 لیتر خواهد بود که در محدوده متوسط جهانی است. در خصوص تولید فولاد نیز، بر اساس آمار همه ساله حدود 22 میلیون متر مکعب آب در اختیار فولاد مبارکه اصفهان قرار میگیرد که ما به ازای آن 7 میلیون تن فولاد تولید می گردد. به عبارت دقیق تر به ازای تولید هر یک تن فولاد در این کارخانه تنها 3/2 متر مکعب آب به مصرف می رسد که در نرم ارقام و اعداد جهانی است و ارائه اعدادی از قبیل 230 متر مکعب برای هر تن فولاد به هیچ عنوان پشتیبانی فنی ندارد.
و-نکته قابل تامل دیگر، میزان آب مصرفی در استان اصفهان و نقش استان اصفهان در تولید ناخالص داخلی است. میزان تولید آب تجدید پذیر (مجموع آب انتقالی سهم اصفهان و آب ناشی از بارش در هر سال) استان اصفهان بر اساس داده های آماری بلند مدت 30 ساله کمتر از 5/5 میلیارد متر مکعب در سال است که البته بخشی از آن در مناطق سمیرم و بختیاری از استان خارج میگردد و در دهه اخیر با توجه به خشکسالی های اقلیمی این میزان کاهش چشمگیری داشته است. بنابراین در شرایط خوشبینانه، نسبت آب تجدید پذیر این استان به کل آب تجدید پذیر کشور (117 میلیارد متر مکعب در سال) رقمی حدود4.7 % منابع آب تجدید پذیر کشور خواهد بود. از طرف دیگر استان اصفهان رتبه 2 تولید ناخالص داخلی کشور (بدون احتساب نفت) و رتبه 9 سرانه تولید ناخالص داخلی (بدون احتساب نفت) در سطح کشور را دارا می باشد که در مقایسه با استانهای پر آبی مانند خوزستان با رتبه 12 و چهارمحال و بختیاری با رتبه 23 رتبه خوبی محسوب میگردد. لازم به ذکر است سهم استان اصفهان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری در تولید ناخالص داخلی بدون احتساب نفت به ترتیب 6.3 درصد (رتبه 2)، 5/5 درصد (رتبه 4) و 0.8 درصد (رتبه 27) است. به عبارت دیگر این استان تنها با در اختیار داشتن کمتر از 5 درصد از منابع آب تجدیدپذیر کشور و با جمعیت حدود 5 میلیون نفر (حدود 6 درصد) ، رتبه 2 تولید ناخالص داخلی و رتبه 9 سرانه تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است که نشان از بهره وری بالای آب و نیروی انسانی در این استان دارد.
در نهایت ضروری می دانم تا مجدداً تأکید کنم آن چه که رودخانه زاینده رود را به ورطه نابودی کشانده و کارکرد سد زاینده رود را با خطر جدی مواجه ساخته است ، مدیریت بخشی نگر و به دنبال آن رقابت شدید بخش های مختلف مصرف به خصوص بخش کشاورزی در اراضی سراب رودخانه زاینده رود است .